این نقل قول های خنده دار از دانش آموزان شما را وادار می کند

 این نقل قول های خنده دار از دانش آموزان شما را وادار می کند

James Wheeler

فهرست مطالب

چه در اورگان و چه تاریخ ایالات متحده در ماساچوست، یک چیز تضمین کننده است: برخی از جملات کاملاً دلخراش را از دانش آموزان خواهید شنید. سؤالات جدی آنها، سوء تفاهم های صادقانه و مشاهدات بی رحمانه تصادفی آنها می تواند به داستان های آموزشی ما افزوده شود. اخیراً، مخاطبان معلم ما به این پست از چیزهای خنده‌داری که دانش‌آموزان گفته‌اند با تجربیات خود پاسخ دادند، و همانطور که ممکن است پیش‌بینی کنید، بخش نظرات طلای مطلق بود.

«یک معلم فرانسوی بزرگ‌تر در مدرسه من یک غذای کوچک خورد. هر روز قوطی ماهی تن برای ناهار."

"یک دانش آموز علت را از او پرسید و او گفت که این برای جوان نگه داشتن خود بوده است. او پاسخ داد، "این کار نمی کند."

همچنین ببینید: زیباترین گوشواره معلم برای مجموعه جواهرات شما - ما معلم هستیم

—Belinda S.

"من یک پسر کوچک در کلاس پیش از K داشتم که ظاهراً با زبان های رنگارنگ زیادی صحبت می کرد."

«یک روز، در حالی که سر میز کار می کرد، یک دختر کوچک شیرین پرسید: «خانم. مور، سوراخ یخی چیست؟» گفتم: «چرا می‌پرسی؟» «آیزاک گفت من یک سوراخ یخی هستم.» ایزاک کشش جنوبی بسیار ضخیمی داشت. من دقیقاً می دانستم او چه می گوید، اما در عوض گفتم مطمئن نیستم منظور او چیست. در ده دقیقه بعد، بچه‌های پشت میز سعی کردند تصمیم بگیرند که «سوراخ یخ» چیست. آنها به اتفاق آرا به این تصمیم رسیدند که سوراخ یخی زمانی است که ماهیگیران برای ماهیگیری سوراخ هایی در یخ ایجاد می کنند. قیافه گیج آیزاک تقریباً مرا از لبه خارج کرد.»

—کارن ام.

«یکی از دانش آموزان دبیرستانی من پوشیده بود.یک تی شرت با Grumpy the Dwarf روی آن."

"من به او گفتم که او کوتوله مورد علاقه من است و او گفت: "خب، منطقی است."

تبلیغات

—Janice P .

«سخن مورد علاقه من که یک دانش آموز دبیرستانی تا به حال به من گفته این بود: «امروز ایرپادهایم را فراموش کردم و آن را به مشکل دیگران تبدیل خواهم کرد.»

—کارولین W.

"یکی از گروه های کوچک کلاس اولی من در حال بازی با کلمات بود."

"من آنها را به پاسخ "چای" تشویق می کردم. "این چیزی است که مادر شما ممکن است در آن بنوشد." صبح گفتم. یکی از آنها با جدیت فریاد زد: «آبجو!» اوه عزیزم…”

—Ellen O.

"من به شوخی گفتم که "به همه چیز حساسیت دارم" یک بار در حین عطسه."

"یکی از ششمین باارزش من دانش آموزان از من پرسیدند: "اوه وای، پس به زودی می خواهی بمیری؟" چون خیلی چیزها وجود دارد، مثلاً در حال دراز کشیدن.'»

—Vee M.

«یکی از دانش آموزان کلاس هشتمی من پرسید چند ساله هستم (در آن زمان، loooong پیش). من پاسخ دادم، "من 23 ساله هستم."

"او شوکه شده بود، زمزمه کرد، "مطمئنم امیدوارم تا 23 سالگی ازدواج کرده باشم."

—لیزا جی .

"من با دانش آموزان کلاس چهارمم تمرینی انجام می دادم که تعاریف را با کلمات تطبیق می داد."

"از آنها خواستم کلمه ای را در لیست خود پیدا کنند که به معنای "مشاهده کردن" است. یکی از بچه‌ها فوراً صدا می‌زند: «ازدواج!»

—رابرت بی.

«هنگامی که در کلاس اولم روی صداهای حروف کار می‌کردم، از دانش‌آموزان خواستم چیزی را نام ببرند که با آن شروع می‌شود. حرف O."

"یک دانش آموز پاسخ می دهد،«اقیانوس.» یکی دیگر از دانش‌آموزان ادامه می‌دهد و می‌گوید: «اوه، تو قرار نیست این حرف را بزنی. این کلمه بدی است.» گفتم: «نه، اقیانوس کلمه بدی نیست.» سپس دانش‌آموز می‌گوید: «اوه، فکر کردم او گفت: «اوه، ش-» نیازی به گفتن نیست، قبل از اینکه بتواند حرفش را قطع کنم. کلمه را تمام کن LOL ... زندگی یک معلم کلاس اول."

-Jacqueline H.

"ما هر سال در آزمون ITBS یا آیووا آزمون مهارت های پایه شرکت کردیم."

" استفانی سرش را روی میزش انداخته بود و گریه می کرد. از او پرسیدم چه مشکلی دارد؟ او گفت: «چرا باید این آزمایش را انجام دهم؟ من حتی کسی را در آیووا نمی شناسم!'»

—Pat P.

«یکی از دانش آموزان کلاس اولم از من پرسید کجا کار می کنم."

«اولین بار دیگر یک بار دانش آموز به من گفت: "من مغز فکری ندارم."

—Tricia L.

"کلاس اولی هایم به من گفتند وقتی آرایش می کنم شبیه دلقک مرده دیوانه به نظر می رسم. "

—Blair M.

"مادر من مهدکودک تدریس می کرد."

"روزی را مشاهده می کردم که پسر کوچکی او را در آغوش گرفت و به او گفت که بوی خوبی دارد. «درست مثل مادربزرگم وقتی پودر سوتینش را می‌گذارد!» او از او تشکر کرد، اما نمی‌دانم چگونه صورتش را صاف نگه داشت!»

—Suzan L.

«وقتی من در چین هنر تدریس می کردم، یک دانش آموز مهدکودکی به من گفت: "من عاشق بوی مداد رنگی در صبح هستم."

—Robert B. آیا می‌دانستی که نمی‌توانی روی ابروهای خودت پا بگذاری؟»

همچنین ببینید: داستان کوتاه به دانش‌آموزان کمک می‌کند که آب‌میوه‌های خلق کنند

—Cheryl K.

«یک دانش‌آموز کلاس ششمی از من پرسید که آیا برای آمدن به مدرسه به من پول می‌دهند.»

«در همان روز دیگریدانش‌آموز کلاس ششم از من پرسید که آیا می‌توانم رانندگی کنم." پرسید آیا کسی می تواند پایتخت نوادا را به من بگوید؟ درست حدس زدید، دانش آموزی به من گفت "N."

-Desie B.

"من بچه کلاس دومی داشتم که به خانه رفت و به والدینش گفت که من در مدرسه زندگی می کردم زیرا دو نفر داشتم. یک جفت کفش زیر میز من.»

«من کفش های تنیس خود را به مدرسه می پوشیدم و وقتی به آنجا رسیدم آن را عوض کردم. بقیه انتخاب دیگری برای پوشیدن بودند."

—Karen N.

"من از دانش آموز کلاس پنجمی داشتم که از من پرسید آیا قبل از اختراع رنگ واقعا خسته کننده بود."

1> «دانش آموز فکر می کرد که قبل از اینکه عکس های رنگی وجود داشته باشد، رنگ وجود ندارد و به همین دلیل است که عکس های قدیمی سیاه و سفید هستند. یکی دیگر از دانش‌آموزان در همان کلاس از من پرسید در سن او چند سال داشتم.»

—Diane W.

James Wheeler

جیمز ویلر یک مربی کهنه کار با بیش از 20 سال تجربه در تدریس است. او دارای مدرک کارشناسی ارشد در آموزش و پرورش است و علاقه زیادی به کمک به معلمان در توسعه روش های آموزشی نوآورانه دارد که موفقیت دانش آموزان را ارتقا می دهد. جیمز نویسنده چندین مقاله و کتاب در زمینه آموزش است و به طور مرتب در کنفرانس ها و کارگاه های توسعه حرفه ای سخنرانی می کند. وبلاگ او، ایده ها، الهامات و هدایایی برای معلمان، منبعی مناسب برای معلمانی است که به دنبال ایده های آموزشی خلاقانه، نکات مفید و بینش های ارزشمند در مورد دنیای آموزش هستند. جیمز به معلمان کمک می کند تا در کلاس های درس خود موفق شوند و تأثیر مثبتی بر زندگی دانش آموزان خود بگذارند. چه معلم جدیدی باشید که تازه شروع به کار کرده‌اید یا یک کهنه‌کار باتجربه، وبلاگ جیمز مطمئناً ایده‌های تازه و رویکردهای نوآورانه برای تدریس را به شما الهام می‌دهد.